🥇 فصل اول : برنامهریزی و ارزیابی شرایط
قبل از اینکه وارد هر جنگی بشی—حالا چه جنگ واقعی، چه رقابت کاری، پروژهای، یا حتی یک گفتوگوی مهم—باید شرایط رو دقیق بررسی کنی و مثل یه فرمانده زرنگ، همهچی رو بسنجی.
سانتزو میگه جنگ یه تصمیم سبک نیست. باید بدونی کی بجنگی، کی صبر کنی، و چطوری بازی رو ببری.
پس اول باید بدونی خودت کجای کاری، بعد حریفتو بشناسی و بعد نقشه بچینی.
🧠 پنج عاملی که سانتزو میگه باید قبل از هر جنگی بررسی بشه:
- The Moral Law – وفاداری و روحیهی جمعی: آیا مردم یا تیم از رهبر پیروی میکنن؟
- Heaven – عوامل بیرونی مثل زمان، فصل، آبوهوا
- Earth – زمینهی نبرد یا محیط اطراف، مسافت، موقعیت جغرافیایی
- The Commander – ویژگیهای رهبر: خرد، صداقت، شجاعت، مراقبت، سختگیری
- Method and Discipline – ساختار و نظم ارتش یا تیم
🔥 جملات کلیدی:
“All warfare is based on deception.”
تمام جنگها بر پایهی فریب بنا شدهاند.
یعنی همیشه همهچیز اونطور که نشون داده میشه نیست. زیرپوستی فکر کن!
“If your enemy is secure at all points, be prepared for him. If he is superior in strength, evade him.”
اگر دشمنت در همهی موقعیتها آمادگی داره، آماده باش. اگه قویتره، ازش دوری کن.
گاهی وقتا دوری کردن یعنی قوی بودنی که هنوز به موقع حمله نکرده.
“Know yourself and know your enemy and you will not be imperiled in a hundred battles.”
خودتو بشناس، دشمنت رو هم بشناس، اونوقت توی صدتا نبردم شکست نمیخوری.
این دقیقاً میتونه شعار زندگی آدم باشه.
💡 کاربرد این فصل برای زندگی امروزه:
- وقتی داری یه پروژهی بزرگ شروع میکنی، نقاط قوت و ضعف خودت رو بشناس.
- قبل از وارد شدن به یک رقابت (شغلی، تحصیلی، عاطفی)، اول از همه خودتو تحلیل کن.
- اگر میخوای کسی رو متقاعد کنی، اول سبک فکر کردنش رو بشناس.
- همیشه همهچیزو همونطور که هست نمیگن. بدونی کِی پنهانکاری مفیده، کِی صراحت لازم. همیشه نیاز نیست مثل یه بچه، صادق باشی.
🎯 مثال واقعی از به کارگیری این فصل:
به عنوان مثال فرض کن قراره یه مصاحبهی شغلی مهم بری. اگه فقط تمرین مصاحبه کنی اما ندونی اون شرکت چه سبکی فکر میکنه یا مدیر منابع انسانی کیه و چی براش مهمه، فقط نصف راهو رفتی. ولی اگه از قبل اطلاعات کامل جمع کنی و آماده بری، برندهای—حتی قبل از اینکه مصاحبه شروع بشه.
🏁 چی از این فصل دوست دارم یادمون بمونه:
در هر جنگی، اون کسی برندهست که بهتر فکر کرده، نه لزوماً کسی که بیشتر شمشیر زده.